داستان ابراهیم یکی از روایتهای محوری کتاب مقدس در زمینه ایمان، وعدههای الهی و ضعفهای انسانی است. کتاب مقدس ابراهیم را «پدر ایمان» مینامد، اما مسیر همراهی او با خداوند خالی از گناه، ترس و اشتباه نبود.
در این مقاله از پیدایش قصد داریم به بررسی گناه ابراهیم بر اساس کتاب مقدس بپردازیم و نشان دهیم که چگونه ترس، تردید و شتابزدگی ابراهیم منجر به انتخابهای نادرست در مسیر زندگی او شد.
تصمیمهایی که خارج از اراده خداوند بوده و به عنوان گناه ابراهیم شناخته میشوند، برای ما ایمانداران امروز سرشار از درسهای روحانی و معنوی هستند. پس همراه ما باشید تا درک عمیقتری از داستان ابراهیم، لغزشهای او و پیامهای الهی آن برای زندگی کنونیمان به دست آوریم.
اَبرام: مردی با ایمان در خداوند
ابراهیم (اَبرام)، یکی از بزرگترین شخصیتهای کتاب مقدس و پدر ایمان خوانده میشود.
خداوند در پیدایش ۱۲ :۱-۲ او را فرا خواند و فرمود: «خداوند به اَبرام گفته بود: از سرزمین خویش و از نزد خویشان خود و از خانۀ پدرت بیرون بیا و به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد، برو. از تو قومی بزرگ پدید خواهم آورد و تو را برکت خواهم داد؛ نام تو را بزرگ خواهم ساخت و تو برکت خواهی بود.»
ابراهیم بدون دانستن مقصد نهایی، به دعوت خداوند پاسخ مثبت داده ، سرزمین و آسایش خود را ترک کرد. این اطاعت کامل، نمونهای روشن از ایمانی زنده است.
کتاب عبرانیان ۱۱ :۸ درباره او میگوید: «به ایمان بود که ابراهیم هنگامی که فرا خوانده شد، اطاعت کرد و حاضر شد به جایی رود که بعدها به میراث مییافت؛ و هرچند نمیدانست کجا میرود، روانه شد.»
همین ایمان، مبنایی شد تا نسلهای بعدی ابراهیم را به عنوان الگویی از اعتماد و تسلیم در برابر اراده خداوند بشناسند. با این حال، زندگی ابراهیم تنها سرشار از پیروزی نبود، بلکه همانند سایر مردان و زنان خدا در کتاب مقدس، ضعفها و لغزشهایی نیز در مسیر زندگی او دیده میشود. ابراهیم انسانی معمولی بود که خداوند از طریق او اهدافی عظیم را به انجام رسانید.
داستان ابراهیم نشان میدهد که خداوند حتی انسانهای ناقص را برمیگزیند تا از طریق آنان اراده کامل خود را آشکار سازد. در واقع، ایمان ابراهیم نه به دلیل بینقصی او، بلکه به علت اعتماد او به وعدههای خداوند ارزشمند شد.
در همین راستا، بررسی ماجرای گناه لوط و سقوط سدوم نیز تصویر دیگری از تعامل انسان با اراده الهی را به ما نشان میدهد، جایی که انتخابها و پیامدهای اخلاقی نقش مهمی در سرنوشت افراد و اقوام دارند.
همانگونه که رومیان ۴ :۲۰-۲۱ میفرماید: «امّا او به وعدۀ خدا از بیایمانی شک نکرد، بلکه در ایمانْ استوار شده، خدا را تجلیل نمود. او یقین داشت که خدا قادر است به وعدۀ خود وفا کند.»
این حقیقت به ما یادآوری میکند که قدرت و فیض خداوند بزرگتر از ضعفهای ماست.
گناه ابراهیم چه بود؟
در کتاب مقدس، دو خطای برجسته ابراهیم که اغلب به عنوان گناه یا ضعف ایمان او شناخته میشوند، عبارتند از:
۱. قحطی، ترس و فریب ابراهیم در مصر (پیدایش ۱۲ :۱۰-۲۰)
پس از اینکه خداوند ابراهیم را به سرزمین کنعان آورد، قحطی شدیدی در آنجا رخ داد. ابراهیم برای یافتن غذا به مصر رفت و در این سفر، ترس از جانش او را وادار به فریب کرد. او که میدانست همسرش سارا بسیار زیباست، نگران بود که مصریان او را بکشند تا سارا را تصاحب کنند.
بنابراین به سارا گفت: «پس بگو خواهر من هستی، تا به خاطر تو برای من نیکو شود و جانم به سبب تو زنده بماند.» (پیدایش ۱۲ :۱۳).
این در حالی بود که سارا واقعاً خواهر ناتنی ابراهیم بود.
«او براستی خواهر من و دختر پدرم است، ولی نه دختر مادرم؛ و همسر من گشت.» (پیدایش ۲۰ :۱۲)
اما نیت ابراهیم از این سخن، فریب دادن مصریان و پنهان کردن حقیقت بود. این فریب نشان دهندهٔ عدم اعتماد او به حفاظت خداوند در شرایط سخت بود. در نتیجهٔ این فریب، فرعون سارا را به حرمسرای خود برد و به ابراهیم نیز به خاطر او احسان کرد.
اما خداوند برای حفظ سارا و آشکار کردن حقیقت، به فرعون و اهل خانهاش بلاهای سختی فرستاد. فرعون که متوجه حقیقت شد، ابراهیم را سرزنش کرد و به او گفت:
«چرا گفتی: ”خواهر من است“ که او را به زنی گرفتم؟ اینک، این همسرت. او را برگیر و برو! آنگاه فرعون دربارۀ اَبرام فرمانهایی به افراد خود داد و آنها او را با همسر و هر آنچه داشت روانه کردند.» (پیدایش ۱۲ :۱۹-۲۰).
این رویداد، یادآوری قدرتمندی برای ماست که حتی در شرایطی که ایمانمان متزلزل میشود و دچار اشتباه میشویم، خداوند همچنان به وعدههای خود وفادار میماند و از ما محافظت میکند. داستان ابراهیم در مصر نشان میدهد که پایداری و ثبات وعدههای خداوند، فراتر از ضعف و لرزش ایمان ماست.
۲. تصمیم ابراهیم برای داشتن فرزند از هاجر (پیدایش ۱۶)
پس از آنکه خداوند به ابراهیم وعده نسلی بیشمار را داد.
اَبرام را بیرون برده، گفت: «به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار، اگر بتوانی آنها را بشماری!» آنگاه به اَبرام فرمود: «نسل تو نیز چنین خواهد بود.» (پیدایش ۱۵ :۵)
او و سارا برای تحقق این وعده سالها انتظار کشیدند. در نهایت، سارا که بیتاب شده و به نظر میرسید که وعده الهی به تأخیر افتاده، به ابراهیم پیشنهاد کرد که از کنیز خود، هاجر، فرزندی داشته باشد تا خانواده آنها از طریق او گسترش یابد.
در کتاب پیدایش ۱۶ :۲ آمده است که «پس سارای به اَبرام گفت: «خداوند مرا از آوردن فرزندان باز داشته است. پس به کنیز من درآی؛ شاید به واسطۀ او صاحب فرزندان گردم». اَبرام به سخن سارای گوش گرفت.»
«پس زمانی که ده سال از سکونت اَبرام در سرزمین کنعان گذشته بود، سارای، همسر اَبرام، کنیز مصری خویش هاجَر را گرفته او را به شوهر خود اَبرام به زنی داد.» (پیدایش ۱۶ :۳).
تصمیم عجولانهای که از بیاعتمادی به اراده الهی سرچشمه میگرفت، خیلی زود نفاق و دردسر را به خانواده ابراهیم آورد.
اَبرام به هاجَر درآمد، و او باردار گردید. و چون هاجَر دانست که باردار است، در بانوی خویش به دیدۀ تحقیر نگریست. آنگاه سارای به اَبرام گفت: «ظلمی که بر من رفته بر گردن تو باد. من کنیز خویش را به آغوش تو دادم، و او چون دید باردار است، در من به دیدۀ تحقیر مینگرد. خداوند میان تو و من داوری کند.» اَبرام به سارای گفت: «اینک اختیار کنیزت در دست توست. هرآنچه در نظرت پسند آید با او بکن.» پس سارای با هاجَر بدرفتاری کرد، و هاجَر از نزد او گریخت. (پیدایش ۱۶ :۴-۶).
داستان نجات هاجر و اسماعیل توسط خداوند، با وجود نشاندادن رحمت الهی، پیامدهای عمیقی بهدنبال داشت. این واقعه منجر به شکاف در خانواده ابراهیم شد و نزاعهای تاریخی میان نسلهای اسحاق و اسماعیل را رقم زد. این روایت بر اهمیت صبر و توکل کامل به اراده و تقدیر الهی، به ویژه در شرایط دشوار و ناممکن، تأکید میکند.
چرا گناه ابراهیم اهمیت داشت؟
رفتار ابراهیم در چندین مقطع از زندگیاش، نمایانگر ضعف او در ایمان بود. با وجود اینکه خداوند به او وعدههای صریح و روشنی داده بود، ابراهیم از ترس و عجله، به جای توکل کامل به خداوند، دست به کارهایی زد که نشان از تردید او در وعدههای خدا داشت.
برای نمونه:
- در پیدایش ۱۲ :۱۰-۲۰، اقدام ابراهیم در معرفی سارا به عنوان خواهرش برای حفظ جان خود، نشاندهندهٔ عدم توکل کامل او به حفاظت خداوند بود.
- این بخش از روایت (پیدایش ۱۶)، بیصبری ابراهیم و سارا را در برابر وعده الهی به تصویر میکشد که به جای انتظار کشیدن، تلاش میکنند خودشان راهی برای فرزنددار شدن پیدا کنند. این کار در نهایت به تولد اسماعیل و سپس به رقابت و تنش میان سارا و هاجر منجر شد، که نشاندهندهٔ پیامدهای ناخواستهٔ این عمل بود.
علیرغم این اشتباهات، خداوند از ابراهیم دست نکشید. ضعفهای او به ما درسی مهم درباره ایمان میدهند: ایمان واقعی به معنی عدم وجود هیچ شکی نیست، بلکه به معنی ادامه دادن به اطاعت و توکل به خدا، حتی در برابر ترس و تردید است.
پس از این ماجراها، خداوند پیمان خود را با ابراهیم مجدداً تأیید کرد (پیدایش ۱۷)، نام او را از «ابرام» به «ابراهیم» تغییر داد و به او اطمینان داد که همچنان همراه اوست.
پولس رسول در رومیان ۴ :۲۰-۲۱ میگوید: «امّا او به وعدۀ خدا از بیایمانی شک نکرد، بلکه در ایمانْ استوار شده، خدا را تجلیل نمود. او یقین داشت که خدا قادر است به وعدۀ خود وفا کند.»
این آیات به وضوح نشان میدهند که با وجود اشتباهات و گناه ابراهیم، او در نهایت به الگویی از ایمان تبدیل شد و کاملاً به خدا اعتماد کرد.
پاسخ خداوند به گناه ابراهیم
در داستان گناه ابراهیم، پاسخ خداوند تلاقی شگفتانگیزی از عدالت و بخشش را به نمایش میگذارد. او هرچند اجازه داد که ابراهیم عواقب کردارش، از جمله تنش با فرعون و اختلافات خانوادگی، را تجربه کند، اما وفاداری خود را نسبت به وعدههایش حفظ کرد. این رویکرد دوگانه، بیانگر ماهیت عمیق خداوند است: او به تأدیب میپردازد، اما هرگز دست از حمایت برنمیدارد.
پیمان خداوند با ابراهیم نه به دلیل بیعیب و نقص بودن ابراهیم، بلکه به خاطر وعده استوار خود خدا بود. این موضوع در الهیات مسیحی، به ویژه در دیدگاه پروتستان، اهمیت زیادی دارد، جایی که نجات نه از طریق اعمال، بلکه با ایمان به دست میآید.
زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافتهاید و این از خودتان نیست، بلکه عطای خداست و نه از اعمال، تا هیچکس نتواند به خود ببالد. (افسسیان ۲ :۸-۹).
از این منظر، داستان ابراهیم پیشدرآمدی است بر رحمت و بخششی که بعدها از طریق عیسی مسیح به انسانها عرضه شد، زیرا همانطور که در غلاطیان ۳ :۱۶ آمده، مسیح تحقق وعدهایست که به ابراهیم داده شده بود.
کلام آخر
داستان ابراهیم نشان میدهد که حتی خطاهای جدی و واقعی، نمیتوانند مانع از تحقق طرح الهی شوند. در واقع، این اشتباهات به جای اینکه پایان راه باشند، رحمت و صبر بینهایت خداوند را آشکارتر میکنند.
ما از زندگی ابراهیم درس میگیریم که باید به درون خود نگاه کنیم: آیا واقعاً به خدا اعتماد کامل داریم؟ آیا برای تحقق وعدههای او با صبر و شکیبایی منتظریم؟ و مهمتر از همه، آیا در ایمان خود قدم برمیداریم، حتی زمانی که تمام مسیر برایمان روشن نیست؟
راه حل ضعفهای انسانی، در کامل بودن اخلاقی ما نیست، بلکه در ایمان به یک نجاتدهنده کامل است. داستان ابراهیم در حقیقت داستان زندگی خود ماست، مسیری پر از پستی و بلندی، اما با همراهی خدایی که همیشه وفادار میماند و همه چیز را تحت کنترل دارد. پس بیایید گامهایمان را نه بر اساس تواناییهای خود، بلکه با ایمان به عیسی مسیح، آغازگر و به کمال رساننده ایمانمان، برداریم.
سوالات متداول
گناه ابراهیم عدم اعتماد به محافظت خداوند بود که منجر به فریب فرعون در مصر (پیدایش ۱۲ :۱۰-۲۰) و شتاب در انجام وعده خدا از طریق هاجر (پیدایش ۱۶) شد.
پاسخ خدا به ابراهیم، حتی پس از اشتباهاتش، نشان از رحمت و وفاداری بیحد او به عهد و پیمانش دارد. این پاسخ، بیانگر این است که خدا به انسانها فرصتی دوباره برای توبه و بازگشت میدهد و گناهان گذشتهشان را میبخشد.
داستان ابراهیم در کتاب مقدس، پیشدرآمدی عمیق بر پیام نجاتبخش مسیحیت است. این دو شخصیت به شیوههای گوناگونی به یکدیگر پیوند میخورند، بهویژه از طریق ایمان و مفهوم نجات. همچنین این ارتباط نشان میدهد که عهد خدا با ابراهیم نه تنها یک عهد شخصی، بلکه بخشی از نقشه بزرگتر خدا برای رستگاری است که در نهایت در شخص عیسی مسیح به کمال رسید.
ارسال نظر