کریسمس، فراتر از چراغهای رنگارنگ و تبادل هدایا، شناختهشدهترین جشن جهانیست که میلیونها نفر آن را با آداب فرهنگی، دورهمیهای خانوادگی و مراسمهای مذهبی گرامی میدارند. در اصل، این جشن صرفاً یک رویداد فرهنگی نیست، بلکه بیانگر عمیقترین پیام کتاب مقدس است: تجسّد کلام خدا در شخص عیسی مسیح.
کریسمس، تجلیل از محبتی بینظیر است که ریشه در اقدام نجاتبخش خداوند دارد و مهمترین واقعه در تاریخ بشر را به ما یادآوری میکند، لحظهای که محبت خدای زنده از آسمان به زمین آمد. کتاب مقدس این حقیقت را چنین بیان میکند:
«و کلام، انسان شد و در میان ما مسکن گزید. ما بر جلال او نگریستیم، جلالی شایستۀ آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی.» (یوحنا ۱ :۱۴)
این آیه پایه اصلی معنای کریسمس بوده و فراتر از یک جشن زمستانی محسوب میشود. این روز یادآور تولد عیسی مسیح، نجاتدهنده جهان و تحقق وعدههای خداوند است.
در انجیل لوقا آمده است: «امّا فرشته به آنان گفت: مترسید، زیرا بشارتی برایتان دارم، خبری بس شادیبخش که برای تمامی قوم است: امروز در شهر داوود، نجاتدهندهای برای شما به دنیا آمد. او خداوندْ مسیح است.» (لوقا ۲ :۱۰-۱۱)
بنابراین کریسمس جشن تولد عیسی مسیح است، رویدادی بزرگ در مسیحیت که نماد امید، شادی و نجات برای ایمانداران به شمار میرود.
تاریخچه و آغاز کریسمس
آغاز کریسمس به عنوان یک جشن مسیحی به قرن چهارم میلادی و کلیسای اولیه روم بازمیگردد. در سال ۳۳۶ پس از میلاد، امپراتور کنستانتین به طور رسمی ۲۵ دسامبر را به عنوان روز تولد عیسی مسیح اعلام کرد. این انتخاب هوشمندانه بود، زیرا این تاریخ با جشنهای محبوب رومیان مانند ساتورنالیا، که انقلاب زمستانی و تولد دوباره خورشید را گرامی میداشت، همزمان میشد.
این همپوشانی فرهنگی به مسیحیت نوپا کمک کرد تا با ادغام سنتهای موجود، پذیرش گستردهتری پیدا کند. با تثبیت مسیحیت به عنوان دین رسمی امپراتوری روم در سال ۳۸۰ میلادی، جشن کریسمس به طور محکم تثبیت شد و در طول قرون وسطی، به یک جشن بزرگ مذهبی و فرهنگی در سراسر اروپا تبدیل گشت. این جنش با آداب و رسومی نظیر ضیافتها، سرودخوانی و نقش محوری سنت نیکولاس (بابانوئل اولیه) همراه بود.
در دوران مدرن، به ویژه در عصر ویکتوریا (قرن نوزدهم)، کریسمس شاهد احیای مجدد و استانداردسازی بسیاری از سنتهای امروزی بود. رمان تأثیرگذار «سرود کریسمس» (۱۸۴۳) نوشته چارلز دیکنز، با تأکید بر مضامینی مانند سخاوت، خانواده و حسن نیت، برداشتهای مدرن از این جشن را شکل داد.
همچنین این دوران رشد، سنتهایی چون هدیهدادن متقابل، استفاده از درخت کریسمس و تکامل سنت نیکولاس به چهره جهانی بابانوئل را به همراه داشت. در ادامه، در قرن بیستم، کریسمس به یک تعطیلات جهانی تبدیل شد که جنبههای تجاری آن نیز برجسته گشت و امروزه، ترکیبی از سنتهای مذهبی، فرهنگی و سکولار است و در سرتاسر جهان گرامی داشته میشود.

چرا کریسمس جذابیت جهانی دارد؟
همانطور که در بخش قبل اشاره کردیم، کریسمس، با ریشههای عمیق در قرن چهارم میلادی و سنتهای کهن مسیحی، بسیار فراتر از یک مناسبت مذهبی صرف بوده و به یک پدیدهٔ جهانی تبدیل شده است. در قلب این جشن، روایت میلاد عیسی مسیح قرار دارد، رویدادی که مسیحیان آن را تحقق وعدههای الهی برای نجات و صلح میدانند.
فراتر از مناسک و آداب فرهنگی که در بیش از ۱۶۰ کشور اجرا میشود، جذابیت پایدار کریسمس در پیام فراگیر و امیدبخش آن نهفته است.
- پیام تولد منجی وعده داده شده، که نبی اِشَعیا قرنها قبل او را «سرور سلامتی» خوانده بود، جوهر اصلی این جشن را تشکیل میدهد و با دعوت به صلح، محبت و بخشش، با هر فردی از هر پیشینهای ارتباط برقرار میکند.
این جذابیت همه جانبه، کریسمس را به زمانی برای ابراز سخاوت و شفقت تبدیل کرده است. مردم سراسر جهان، با الهام از روحیه بخشش الهی، گرد هم میآیند تا شادی را به اشتراک بگذارند، به نیازمندان کمک کرده و نیتهای خود را بر پایه صلح و حسن نیت استوار کنند. همان پیامی که فرشتگان در شب میلاد عیسی مسیح به شبانان اعلام کردند:
«خدا را در آسمانها جلال باد و بر زمین، در میان مردمانی که مورد لطف اویند!»
بنابراین کریسمس به عنوان یک فرصت سالانه برای تأمل و تجدید، فرصتیست برای همه که اجازه میدهد تا سال گذشته را مرور کرده و به استقبال آیندهای بروند که در آن، ارزشهای انسانیِ مشترک نظیر صلح و محبت تقویت شوند. این امر، عامل اصلی گستردگی و محبوبیت این جشن در سطح بینالمللی محسوب میشود.
کریسمس و تولد عیسی مسیح: تجسد و نور جهان
کریسمس، در اصل، جشن تجسد است، اعتقاد عمیق مسیحی که خداوند در شخص عیسی مسیح، جسم انسانی به خود گرفت تا در میان ما زندگی کند و بدین ترتیب، وعدههای خداوند در عهد عتیق را محقق سازد.
این واقعه نه تنها بنیان اصلی ایمان مسیحیت به شمار میرود، همچنین نشاندهنده محبت و فروتنی بینظیر خداوند است که ترجیح داد نجاتدهندهٔ جهان، طبق روایت انجیل لوقا، در سادگی یک آخور متولد شود. این تولد فروتنانه در بیتلحم، جوهر پیام کریسمس است: “خدا با ما” (عمانوئیل). حضوری الهی که برای رستگاری بشریت، به سادگی و زمینیترین شکل ممکن درآمد.
اهمیت این تولد در انجیل متی با پیشگویی اشعیا برجسته میشود:
«باکره آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد و او را عِمانوئیل خواهند نامید، که بهمعنی ’خدا با ما‘ است.» (انجیل متی ۱ :۲۳)
آمدن نور جهان و رستگاری
کریسمس فراتر از یک رویداد تاریخی، جشنی برای تجلیل از ظهور «نور جهان» است که پیامآور امید و رستگاری برای بشریت محسوب میشود. از دیدگاه مسیحی، با تولد عیسی مسیح، سلطه تاریکی ناشی از خشونت، بیعدالتی و ترس بر زندگی انسان پایان مییابد و جلوههای ملموس عدالت و محبت الهی در مسیر زندگی روزمره پدیدار میشود.
این مضمون غلبه نور بر تاریکی در انجیل یوحنا به زیبایی بیان شده و اساس نمادگرایی جشن نور در کریسمس را تشکیل میدهد:
«این نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت.» (انجیل یوحنا ۱ :۵)

تحقق نبوت و هدایای مجوسیان
تولد عیسی در بیتلحم که در روایات انجیلی با حضور شبانان و سفر مجوسیان (مُغها) از شرق ثبت شده، نمایانگر تحقق کامل پیشگوییهای عهد عتیق است. سفر مُغها و تقدیم هدایای با ارزش طلا (نماد پادشاهی)، کندر (نماد الوهیت و کاهنی) و مُرّ (نماد رنج و مرگ کفارهای او)، در واقع تجلی عیسی مسیح به عنوان پادشاه موعود، کاهن اعظم و منجی فداکار نوع بشر را تأیید میکند.
این تولد، که در انجیل لوقا به دلیل نبود جایی در مهمانخانه، در یک آخور اتفاق افتاد، نماد شروع رسالت او و نوریست که باید به تمام جهان برسد:
«و نخستین فرزندش را که پسر بود به دنیا آورد. او را در قنداقی پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مهمانسرا جایی برایشان نبود.» (انجیل لوقا ۲ :۷)
آیات مرتبط کتاب مقدس با روایت تولد عیسی مسیح
داستان تولد عیسی مسیح، هسته اصلی جشن کریسمس، عمدتاً در انجیلهای متی و لوقا در عهد جدید روایت شده است. این گزارشهای الهامگرفتهشده، بنیان درک ما از واقعه میلاد مسیح را تشکیل میدهند. انجیل متی بر دیدگاه یوسف و تحقق پیشگوییها تمرکز دارد.
این انجیل شرح میدهد که چگونه یوسف متوجه شد مریم از روحالقدس باردار شده و فرشتهای در خواب به او ظاهر شد تا او را از ترس برهاند و به او دستور داد تا نام کودک را عیسی (به معنی نجاتدهنده) بگذارد. زیرا:
«او پسری به دنیا خواهد آورد و تو او را عیسی خواهی نامید، زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.» (متی ۱: ۲۱)
متی همچنین به تحقق نبوت عمانوئیل (به معنی «خدا با ما») اشاره میکند:
«باکره آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد و او را عِمانوئیل خواهند نامید،که به معنی ’خدا با ما‘ است. (متی ۱: ۲۳)
و در ادامه، داستان مُغان (مجوسان) را روایت میکند که با پیروی از یک ستاره به بیتلحم آمدند تا پادشاه متولدشده را پرستیده و هدایای طلا، کُندر و مُرّ تقدیم کنند. (متی ۲: ۱-۱۲) در مقابل، انجیل لوقا جزئیات بیشتری درباره وقایع منتهی به تولد و خود واقعه میلاد ارائه میدهد، در ادامه بیان خواهیم کرد.
انجیل متی ۱: ۱۸-۲۵
«تولد عیسی مسیح اینچنین روی داد: مریم، مادر عیسی، نامزد یوسف بود. امّا پیش از آنکه به هم بپیوندند، معلوم شد که مریم از روحالقدس آبستن است. از آنجا که شوهرش یوسف مردی پارسا بود و نمیخواست مریم را رسوا کند، بر آن شد که بی سر و صدا از او جدا شود. امّا چون این تصمیم را گرفت، به ناگاه فرشتۀ خداوند در خواب بر او ظاهر شد و گفت: «ای یوسف، پسر داوود، از گرفتن زن خویش مریم مترس، زیرا آنچه در بطن وی قرار گرفته، از روحالقدس است. او پسری به دنیا خواهد آورد و تو او را عیسی خواهی نامید، زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.» این همه رخ داد تا آنچه خداوند به زبان نبی گفته بود، به حقیقت پیوندد که: «باکره آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد و او را عِمانوئیل خواهند نامید، که بهمعنی ’خدا با ما‘ است. چون یوسف از خواب بیدار شد، آنچه فرشتۀ خداوند به او فرمان داده بود، انجام داد و زن خود را گرفت. امّا با او همبستر نشد تا او پسر خود را به دنیا آورد؛ و یوسف او را عیسی نامید.»

متی ۲: ۱-۱۲
«چون عیسی در دوران هیرودیسِ پادشاه، در بِیتلِحِمِ یهودیه به دنیا آمد، هان چند مُغ از مشرقزمین به اورشلیم آمدند و پرسیدند: «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؟ زیرا ستارۀ او را در مشرق دیدهایم و برای پرستش او آمدهایم.» چون این خبر به گوش هیرودیسِ پادشاه رسید، او و تمامی اورشلیم با وی مضطرب شدند. پس او همۀ سران کاهنان و علمای دینِ قوم را فرا خواند و از آنها پرسید: «مسیح کجا باید زاده شود؟» پاسخ دادند: «در بِیتلِحِمِ یهودیه، زیرا نبی در این باره چنین نوشته است: «”ای بِیتلِحِم که در سرزمین یهودایی، تو در میان فرمانروایان یهودا به هیچ روی کمترین نیستی، زیرا از تو فرمانروایی ظهور خواهد کرد که قوم من، اسرائیل، را شبانی خواهد نمود.“» پس هیرودیس مُغان را در نهان نزد خود فرا خواند و زمانِ دقیقِ ظهور ستاره را از ایشان جویا شد. سپس آنان را به بِیتلِحِم روانه کرده، بدیشان گفت: «بروید و دربارۀ آن کودک بهدقّت تحقیق کنید. چون او را یافتید، مرا آگاه سازید تا من نیز آمده، سَجدهاش کنم.» ایشان پس از شنیدن سخنان پادشاه، روانه شدند. و هان ستارهای که در مشرق دیده بودند، پیشاپیش آنها میرفت تا سرانجام بر فراز مکانی که کودک بود، بازایستاد. ایشان با دیدن ستاره بینهایت شاد شدند. چون به خانه درآمدند و کودک را با مادرش مریم دیدند، روی بر زمین نهاده، آن کودک را پرستش نمودند. سپس صندوقچههای خود را گشودند و هدیههایی از طلا و کُندُر و مُر به وی پیشکش کردند. و چون در خواب هشدار یافتند که نزد هیرودیس بازنگردند، از راهی دیگر رهسپار دیار خود شدند.»
انجیل لوقا ۱: ۲۶-۳۸
«در ماه ششم، جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری در جلیل فرستاده شد که ناصره نام داشت، تا نزد باکرهای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، از خاندان داوود. فرشته نزد او رفت و گفت: «سلام بر تو، ای که مورد لطف قرار گرفتهای. خداوند با توست.» مریم با شنیدن سخنان او پریشان شد و با خود اندیشید که این چگونه سلامی است. امّا فرشته وی را گفت: «ای مریم، مترس! لطف خدا شامل حال تو شده است. اینک آبستن شده، پسری خواهی زایید و نامش را عیسی خواهی نهاد. او بزرگ خواهد بود و پسر خدای متعال خوانده خواهد شد. خداوندْ خدا تخت پادشاهی پدرش داوود را به او عطا خواهد فرمود. او تا ابد بر خاندان یعقوب سلطنت خواهد کرد و پادشاهی او را هرگز زوالی نخواهد بود.» مریم از فرشته پرسید: «این چگونه ممکن است، زیرا من با مردی نبودهام؟» فرشته پاسخ داد: «روحالقدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این رو، آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد. اینک اِلیزابِت نیز که از خویشان توست، در سن پیری آبستن است و پسری در راه دارد. آری، او که میگویند نازاست، در ششمین ماهِ آبستنی است. زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست!» مریم گفت: «کنیزِ خداوندم. آنچه دربارۀ من گفتی، بشود.» آنگاه فرشته از نزد او رفت.»
لوقا ۲: ۱-۲۰
«در آن روزها، آگوستوسِ قیصر فرمانی صادر کرد تا مردمان جهان همگی سرشماری شوند. این نخستین سرشماری بود و در ایام فرمانداری کورینیوس بر سوریه انجام میشد. پس، هر کس روانۀ شهر خود شد تا نامنویسی شود. یوسف نیز از شهر ناصرۀ جلیل رهسپار بِیتلِحِمِ یهودیه، زادگاه داوود شد، زیرا از نسل و خاندان داوود بود. او به آنجا رفت تا با نامزدش مریم که زایمانش نزدیک بود، نامنویسی کنند. هنگامی که آنجا بودند، وقت زایمان مریم فرا رسید و نخستین فرزندش را که پسر بود به دنیا آورد. او را در قنداقی پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مهمانسرا جایی برایشان نبود. در آن نواحی، شبانانی بودند که در صحرا به سر میبردند و شبهنگام از گلۀ خود پاسداری میکردند. ناگاه فرشتۀ خداوند بر آنان ظاهر شد، و نور جلال خداوند بر گردشان تابید. شبانان سخت وحشت کردند، امّا فرشته به آنان گفت: «مترسید، زیرا بشارتی برایتان دارم، خبری بس شادیبخش که برای تمامی قوم است: امروز در شهر داوود، نجاتدهندهای برای شما به دنیا آمد. او خداوندْ مسیح است. نشانه برای شما این است که نوزادی را در قنداقی پیچیده و در آخوری خوابیده خواهید یافت.» ناگاه گروهی عظیم از لشکریان آسمان ظاهر شدند که همراه آن فرشته در ستایش خدا میگفتند:«جلال بر خدا در عرش برین، و صلح و سلامت بر مردمانی که بر زمین مورد لطف اویند!» و چون فرشتگان از نزد ایشان به آسمان رفتند، شبانان به یکدیگر گفتند: «بیایید به بِیتلِحِم برویم و آنچه را روی داده و خداوندْ ما را از آن آگاه کرده است، ببینیم.» پس بهشتاب رفتند و مریم و یوسف و نوزادِ خفته در آخور را یافتند. چون نوزاد را دیدند، سخنی را که دربارۀ او به ایشان گفته شده بود، پخش کردند. و هر که میشنید، از سخن شبانان در شگفت میشد. امّا مریم، این همه را به خاطر میسپرد و در دل خود به آنها میاندیشید. پس شبانان خدا را حمد و ثنا گویان بازگشتند، به سبب هرآنچه دیده و شنیده بودند، چنانکه بدیشان گفته شده بود.»

نمادهای کریسمس و مفاهیم کتاب مقدسی
نمادهای کریسمس ریشه در آموزههای مسیحی دارند و هر یک به جنبهای از تولد عیسی مسیح، پیام او و وعدههای الهی اشاره میکنند:
۱. نورها و شمعها
نماد عیسی مسیح به عنوان «نور جهان» و از میان بردن تاریکی گناه و بی عدالتی است. این نور همچنین نماد زندگی جاودان به شمار میرود که مسیح برای جهانیان به ارمغان آورد.
آیات مرتبط:
«سپس عیسی دیگر بار با مردم سخن گفته، فرمود: «من نور جهانم. هر که از من پیروی کند، هرگز در تاریکی راه نخواهد پیمود، بلکه از نورِ زندگی برخوردار خواهد بود.» (انجیل یوحنا ۸ :۱۲)
«این نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت.» (انجیل یوحنا ۱ :۵)
«مردمی که در تاریکی به سر میبردند، نوری عظیم دیدند، و بر آنان که در دیار سایۀ مرگ ساکن بودند، روشنایی درخشید.» (انجیل متی ۴ :۱۶)
۲. ستاره بالای درخت
یادآور ستاره بیتلحم که مجوسیان (سه مغ) را هدایت کرد تا مکان تولد پادشاه یهود، عیسی مسیح، را پیدا و او را پرستش کنند.
آیات مرتبط:
«چون عیسی در دوران هیرودیسِ پادشاه، در بِیتلِحِمِ یهودیه به دنیا آمد، هان چند مُغ از مشرقزمین به اورشلیم آمدند و پرسیدند: «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؟ زیرا ستارۀ او را در مشرق دیدهایم و برای پرستش او آمدهایم.» (انجیل متی ۲ :۱-۲)
«ایشان پس از شنیدن سخنان پادشاه، روانه شدند. و هان ستارهای که در مشرق دیده بودند، پیشاپیش آنها میرفت تا سرانجام بر فراز مکانی که کودک بود، بازایستاد.» (انجیل متی ۲ :۹)
۳. درخت کاج
- حیات ابدی: درختان کاج یا صنوبر به دلیل همیشه سبز بودن، نمادی از حیات جاویدان و فناناپذیری هستند که از طریق عیسی مسیح به مؤمنان وعده داده شده است.
- درخت زندگی: برخی آن را نمادی از «درخت حیات» در باغ عدن میدانند. «و یهوه خدا همهگونه درختان چشمنواز و خوشخوراک را از زمین رویانید. درخت حیات در وسط باغ بود، و نیز درخت شناخت نیک و بد.» (پیدایش ۲ :۹)
- تثلیث: شکل مثلثی درخت به سوی بالا، گاهی نماد تثلیث مقدس (پدر، پسر، روحالقدس) نیز تفسیر میشود.
آیات مرتبط:
اشاره به جاودانگی و حیات ابدی: «زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.» (انجیل یوحنا ۳ :۱۶)
اشاره به درخت زندگی: «روح و عروس میگویند: «بیا!» هر آن که میشنود بگوید: «بیا!» هر که تشنه است بیاید؛ و هر که طالب است، از آب حیات بهرایگان بگیرد.»…«خوشا به حال آنان که ردای خود را میشویند تا حقِ دسترسی به درخت حیات را پیدا کنند و بتوانند به دروازههای شهر داخل شوند.» (مکاشفه ۲۲ :۱۷ و ۲۲ :۱۴)
۴. اکلیل
- جاودانگی: شکل دایرهای اکلیل که نه شروع دارد و نه پایان، نماد جاودانگی روح و حیات ابدیست که در مسیح یافت میشود.
- تاج مسیح: توتهای قرمز استفاده شده در آن اغلب نماد خون ریخته شده مسیح در راه نجات بشر و برگهای تیغدار آن میتواند یادآور تاج خار عیسی مسیح باشد.
آیات مرتبط:
اشاره به دایره جاودانگی و عدم پایان: باز به من گفت: «به انجام رسید! من ’الف‘ و ’ی‘ و ابتدا و انتها هستم. من به هر که تشنه باشد، از چشمۀ آب حیات بهرایگان خواهم داد.» (مکاشفه ۲۱ :۶)
اشاره به تاج خار: «و تاجی از خار بافتند و بر سرش نهادند و چوبی به دست راست او دادند. آنگاه در برابرش زانو زده، استهزاکنان میگفتند: «درود بر پادشاه یهود!» (انجیل متی۲۷ :۲۹)

۵. هدایا
- بزرگترین هدیه الهی: یادآور بزرگترین بخشش و هدیه خداوند به انسانهاست، یعنی فرستادن پسرش عیسی مسیح بر زمین برای رهایی ما از بار گناهانمان.
- هدایای مجوسیان: طلا، کُندر و مُرّ که مجوسیان به عنوان هدایای ارزشمند برای مسیح موعود آوردند.
آیات مرتبط:
هدیه نجاتبخش خداوند: «زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.» (انجیل یوحنا۳ :۱۶)
هدایای مجوسیان: «چون به خانه درآمدند و کودک را با مادرش مریم دیدند، روی بر زمین نهاده، آن کودک را پرستش نمودند. سپس صندوقچههای خود را گشودند و هدیههایی از طلا و کُندُر و مُر به وی پیشکش کردند.» (انجیل متی۲ :۱۱)
کریسمس: تجدید ایمان و تعهد به ارزشهای روحانی
کریسمس برای مسیحیان تنها یادبودی تاریخی از تولد عیسی مسیح نیست، بلکه اوج یک دوره حیاتی برای تجدید روحانی و تعمیق ایمان است که با فصل چهار هفتهای ظهور (Advent) آغاز میشود. این فصل، دورهای رسمی برای آمادگی، توبه و انتظار است که در آن مؤمنان بر مفاهیم کلیدی امید، صلح، شادی و محبت تمرکز میکنند تا قلبهای خود را برای پذیرش نمادین و معنوی دوباره عیسی مسیح آماده سازند و زندگی خود را با ارزشهای اصلی مسیحیت، مانند شفقت و فروتنی، هماهنگ کنند.
علاوه بر این، کریسمس به عنوان کاتالیزور نیکوکاری و تقویت پیوندهای اجتماعی عمل میکند. با الهام از سخاوت مُغها، مسیحیان تشویق به بخشندگی و نیکوکاری عملی شده و از طریق سنتهای مشترک خانوادگی مانند تزئین و صرف وعدههای غذایی، حس عمیقی از پیوستگی و خاطرات ماندگار را در میان جوامع و خانوادهها ایجاد میکنند.
هدف کریسمس و تجسّد الهی
بر اساس یوحنا ۳: ۱۶ هسته اصلی کریسمس، تجسد یا انسان شدن خدا برای نجات انسان است.
«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.»
این رویداد، تجلی عملی محبت الهیست که به جای رها کردن انسان در گناه، برای نجات او وارد تاریخ شد تا رابطه از دست رفته با خدا را بازگرداند. علاوه بر این، تجسد، اوج فروتنی خداوند را نشان میدهد: فیلیپیان ۲: ۶-۸ آمده که عیسی:
«او که همذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست، بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد. و چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب مطیع گردید.»
پس تولد او در یک آخور ساده، نماد برگزیدن فروتنی از سوی خالق برای نزدیک شدن به مخلوق است. بنابراین، کریسمس هدیه فیض خداست که صلح حقیقی و آزادی از گناه را برای کسانی که با ایمان این عطیه را بپذیرند، به ارمغان میآورد.
کریسمس، پیام عشق خدا به انسان
کریسمس فراتر از یک تعطیلات، جشن تجسم محبت الهیست. بزرگداشت میلاد عیسی مسیح که در جوهر مسیحیت ریشه دارد و بشارتدهنده این حقیقت است که “خدا با ماست” (عمانوئیل)، همانطور که در اشعیا ۷ :۱۴ آمده است. این رویداد، که نور امید، محبت و سخاوت را به جهان میآورد، مردم را به پذیرش پیام صلح و اتحاد فرامیخواند و یادآور این وعدهٔ ابدیست که
«این نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی آن را درنیافت.» (یوحنا ۱ :۵)
همچنین هسته اصلی پیام کریسمس در آیه مشهور یوحنا ۳ :۱۶ بیان شده است:
«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.»
بنابراین، کریسمس نه فقط یادبود یک واقعهٔ تاریخی، بلکه اعلام این حقیقت رهاییبخش است که
«امروز در شهر داوود، نجاتدهندهای برای شما به دنیا آمد. او خداوندْ مسیح است.» (لوقا ۲ :۱۱)
پس این روز دعوتیست برای بازاندیشی، بخشش و زندگی در آن نوری که برای همیشه به جهان آمد. خداوندا شکر برای عیسی مسیح.
سوالات متداول
کریسمس جشن تولد عیسی مسیح است، همان لحظهای که کلمهٔ خدا جسم شد و برای نجات انسان به دنیا آمد. (یوحنا ۱ :۱۴)
زیرا مسیح آمد تا انسان را از گناه و جدایی از خدا رها بخشد و راه حیات جاودان را بگشاید. (یوحنا ۳ :۱۶)
تولد فروتنانهٔ او تصویر محبتیست که خدا با فروتنی به جهان آمد تا به همه انسانها نزدیک شود.
اینکه خدا ما را دوست دارد، نور او بر تاریکی غلبه میکند و نجات در عیسی مسیح برای هرکس که ایمان آورد، فراهم است. (لوقا ۲ :۱۰–۱۱)




ارسال نظر