از همان آغاز مسیحیت، پرسشی محوری هم ذهن ایمانداران و هم شکاکان را به خود مشغول کرده است: آیا عیسی مسیح ادعای الوهیت کرد؟ (آیا عیسی مسیح ادعا کرد که خداست؟) این فقط یک بحث الهیاتی برای محققان نیست؛ بلکه پرسشی عمیقاً شخصیست که قلب ایمان ما را نشانه گرفته و پاسخ به این سوال، درک ما از نجات، پرستش و رابطهمان با خدا را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
کتاب مقدس به ما میآموزد که تنها راه نجات، از طریق ایمان به عیسی مسیح، خداوند ماست. بنابراین این فقط به معنای اعتراف به او به عنوان یک معلم خوب یا پیامبر نیست، بلکه شناخت ماهیت الهی او و کار فداکارانهاش بر روی صلیب برای گناهان ماست. درک هویت او به عنوان خدا در جسم، اساسی برای درک عمق محبت او و قدرت رستاخیزش است.
در این مقاله از پیدایش، به صفحات عهد جدید وارد میشویم تا ببینیم عیسی خودش درباره هویتش چه گفت، شاگردانش چه فهمیدند و چرا این ادعاها همچنان با قدرت در زندگی ما طنینانداز میشوند. بیایید با هم این سفر روحانی را آغاز و حقیقت را کشف نماییم.
ادعاهای ظریف و آشکار عیسی: موزاییکی از حقیقت الهی
وقتی انجیلها را باز میکنیم، همیشه عیسی را نمییابیم که به صراحت بگوید: “من خدا هستم.” در عوض، ادعاهای او اغلب از طریق اعمال، تعالیم و مفاهیم عمیق کلماتش ارائه میشوند. درست مانند کنار هم گذاشتن یک موزاییک الهی است که هر قطعه، بخش بیشتری از حقیقت باشکوه او را آشکار میکند.
بیشتر بخوانید: آیا تنها ایمان به عیسی کافیست؟ پاسخی کامل از کتاب مقدس
ادعاها از طریق اقتدار الهی
یکی از برجستهترین راههایی که عیسی ماهیت الهی خود را نشان داد، از طریق اقتدار او بود. قدرت او بر گناه را در نظر بگیرید، امتیازی که تنها برای خدا محفوظ بوده، هست و خواهد بود.
آمرزش گناهان
در مرقس ۲: ۵-۷، چون عیسی ایمان آنها را دید، مفلوج را گفت: ای فرزند، گناهانت آمرزیده شد. برخی از علمای دین که آنجا نشسته بودند، با خود اندیشیدند: چرا این مرد چنین سخنی بر زبان میرانَد؟ این کفر است! چه کسی جز خدا میتواند گناهان را بیامرزد؟ عیسی در دم در روح خود دریافت که با خود چه میاندیشند و به ایشان گفت: چرا در دل چنین میاندیشید؟ گفتن کدام یک به این مفلوج آسانتر است، اینکه ”گناهانت آمرزیده شد“ یا اینکه ”برخیز و تشک خود را بردار و راه برو“؟ (مرقس ۲: ۸-۹).
سپس به مرد فرمان داد که راه برود، و نشان داد که اقتدار او برای شفای جسمی با اقتدار او برای آمرزش گناهان روحانی مرتبط است. بنابراین این فقط یک پیامبر نبود که پیام خدا را منتقل کند؛ این کسی بود که قدرت الهی را مستقیماً اعمال میکرد.
اقتدار بر شریعت
عیسی همچنین با اقتداری بیسابقه بر شریعت موسی سخن گفت. در موعظه سر کوه، او مکرراً از عبارت: “شنیدهاید که گفته شد… اما من به شما میگویم…” استفاده کرد (متی ۵: ۲۱-۲۲، ۲۷-۲۸، ۳۳-۳۴، ۳۸-۳۹، ۴۳-۴۴).
این فقط تفسیر مجدد شریعت نبود؛ این عملی بود که کلمات خودش را به یک معیار الهی ارتقا و اساساً خودش را در حد شریعتدهنده قرار میداد. و تنها خدا میتوانست چنین احکامی صادر نماید.
ادعاها از طریق عبارات “من هستم” (I Am)
انجیل یوحنا غنی از عبارات مستقیم و عمیق “من هستم” (یونانی: Egō eimi) عیسی است. این عبارات پژواک گشودگی روح خدا به موسی در بوته سوزان است، جایی که خدا اعلام کرد: “من هستم آن که هستم” (خروج ۳: ۱۴). بنابراین هنگامی که عیسی از این عبارات استفاده میکند، فقط مقایسههای استعاری انجام نمیدهد؛ بلکه او به هویت الهی خود تأکید میکند.
“نان حیات هستم” (یوحنا ۶: ۳۵)
پس از معجزه خوراندن پنج هزار نفر، عیسی اعلام کرد: “عیسی به آنها گفت: «نان حیات من هستم. هر که نزد من آید، هرگز گرسنه نشود، و هر که به من ایمان آوَرَد هرگز تشنه نگردد.” این فقط در مورد تغذیه جسمی نبود؛ این ادعایی بود که او منبع زندگی روحانی و تغذیه ابدی است، و عمیقترین نیازهای روحانی بشریت را برآورده میکند.
“نور جهان هستم” (یوحنا ۸: ۱۲)
در دنیایی که اغلب در تاریکی روحانی غرق است، عیسی اعلام کرد: ” سپس عیسی دیگر بار با مردم سخن گفته، فرمود: من نور جهانم. هر که از من پیروی کند، هرگز در تاریکی راه نخواهد پیمود، بلکه از نورِ زندگی برخوردار خواهد بود. ” این بیانیه او را به عنوان منبع نهایی حقیقت، راهنمایی و مکاشفه قرار میدهد که مسیر رسیدن به خدا را روشن میکند.
” من در هستم” و “من شبان نیکو هستم” (یوحنا ۱۰: ۷، ۱۱)
این عبارات “من هستم” که از نزدیک با هم مرتبط هستند، عیسی را به عنوان تنها وسیله دسترسی به نجات، محافظ و تأمینکننده قوم خود نشان میدهند. همچنین به عنوان شبان نیکو، او جان خود را برای گوسفندانش فدا میکند (یوحنا ۱۰: ۱۵)، فداکاری که تنها کسی با اقتدار و محبت الهی میتوانست انجام دهد.
“قیامت و حیات هستم” (یوحنا ۱۱: ۲۵)
قبل از زنده کردن ایلعازر از مردگان، عیسی این ادعای شگفتانگیز را مطرح کرد: ” عیسی گفت: قیامت و حیات مَنَم. آن که به من ایمان آوَرَد، حتی اگر بمیرد، زنده خواهد شد. ” این وعده آوردن رستاخیز نبود، بلکه منبع رستاخیز و حیات ابدی بودن خود او بود، که قدرت او را بر مرگ نشان میدهد.
“راه و راستی و حیات هستم” (یوحنا ۱۴: ۶)
شاید یکی از جامعترین عبارات “من هستم”، عیسی اعلام میکند: ” عیسی به او گفت: من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچکس جز به واسطۀ من، نزد پدر نمیآید. ” در این آیه از کلام زنده خداوند، برای مسیرهای دیگر یا واسطهها جایی باقی نمیماند؛ بلکه عیسی به عنوان تنها وسیله رسیدن به خدا و وجود ابدی معرفی شده است.
“تاک حقیقی هستم” (یوحنا ۱۵: ۱)
این آخرین عبارت “من هستم” بر عیسی به عنوان منبع سرزندگی روحانی و ثمردهی برای پیروانش تأکید میکند. جدا از او، ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. من تاک هستم و شما شاخههای آن. کسی که در من میماند و من در او، میوۀ بسیار میآورد؛ زیرا جدا از من، هیچ نمیتوانید کرد. (یوحنا ۱۵: ۵). در این بخش نیز وابستگی مطلق ما به او را برای زندگی روحانی برجسته میکند.
بیشتر بخوانید: وقتی خدا میگوید “هنوز نه”: چگونه در انتظار خدا وفادار بمانیم؟
ادعاها از طریق ارتباط ضمنی با خدا
علاوه بر عبارات مستقیم، عیسی اغلب به گونهای صحبت میکرد که به طور ضمنی او را با خدای پدر مرتبط میساخت، به گونهای که هیچ انسان یا پیامبری جرأت بیان آن را نداشت.
یگانگی با پدر
در یوحنا ۱۰: ۳۰، عیسی میگوید: “من و پدر یکی هستیم.” این بیانیه رهبران یهود را به حدی خشمگین کرد که سنگ برداشتند تا او را سنگسار کنند و او را به کفرگویی متهم کردند. آنها ادعای او را نه به عنوان یگانگی در هدف، بلکه به عنوان یگانگی در ذات و اینکه او خودش را با خدا برابر میدانست، درک نمیکردند.
بنابراین هنگامی که از او پرسیدند چرا کفر میگوید، پاسخ داد: ” چگونه میتوانید به کسی که پدر وقف کرده و به جهان فرستاده است، بگویید ”کفر میگویی،“ تنها از آن رو که گفتم پسر خدا هستم؟ اگر کارهای پدرم را به جا نمیآورم، کلامم را باور نکنید. امّا اگر به جا میآورم، حتی اگر کلامم را باور نمیکنید، دستِکم به آن کارها ایمان آورید تا بدانید و باور داشته باشید که پدر در من است و من در پدر. ” (یوحنا ۱۰: ۳۶-۳۸).
پذیرش پرستش
در سنت یهودی، پرستش تنها برای خدای یگانه و دانای مطلق است. با این حال، عیسی در چندین نوبت بدون توبیخ، پرستش را پذیرفت. در یوحنا ۹: ۳۸، پس از شفای مردی که کور متولد شده بود، مرد اعتراف کرد: ” گفت: سرورم، ایمان دارم و در برابرش روی بر زمین نهاد. ” عیسی این عمل پرستش را پذیرفت.
به همین ترتیب نیز پس از رستاخیزش، توما به او گفت: خداوند من و خدای من! ” (یوحنا ۲۰: ۲۸)، و عیسی او را اصلاح نکرد، بلکه ایمان او را تأیید کرد. این در تضاد شدید با فرشتگان یا رسولانی مانند پطرس و پولس است که صراحتاً پرستش را رد کرده و آن را تنها لایق خدا میدانند. (اعمال ۱۰: ۲۵-۲۶، مکاشفه ۲۲: ۸-۹).
اقتدار برای داوری
عیسی بارها اقتدار خود را برای داوری بشریت تأکید کرد. در یوحنا ۵: ۲۲، میگوید: ” و پدر بر کسی داوری نمیکند، بلکه تمام کارِ داوری را به پسر سپرده است. ” بنابر کلام زنده خدا، داوری یک امتیاز الهیست و با ادعای این نقش، عیسی خودش را در موقعیت اقتدار نهایی در کنار خدا قرار میدهد.
آنچه دیگران درباره الوهیت عیسی گفتند
با توجه به کلام خداوند که در بخشهای قبل بیان کردیم، ادعاهای عیسی به تنهایی درک نشد. به همین سبب، شاگردان او، کسانی که نزدیکترین ارتباط را با عیسی مسیح داشتند و کلیسای اولیه به صورت مداوم به ماهیت الهی او تأیید داشتند. شهادتهای آنها، شواهدی قدرتمند برای این ادعاست که عیسی ادعای خدا بودن داشت.
اعتراف شاگردان
از همان روزهای اول، پیروان عیسی او را چیزی فراتر از یک انسان میدانستند. شَمعون پطرس پاسخ داد: تویی مسیح، پسر خدای زنده! ” (متی ۱۶: ۱۶)، یک لحظه محوری بود. در حالی که “پسر خدا” میتواند معانی مختلفی داشته باشد، در این زمینه، معنای عمیقاً الهی به خود میگیرد که توسط خود عیسی تأیید شد.
توما به او گفت: خداوند من و خدای من” (یوحنا ۲۰: ۲۸)، پس از دیدن مسیح قیام کرده، یکی از مستقیمترین و قدرتمندترین تأییدهای الوهیت عیسی در عهد جدید است. پذیرش این بیانیه توسط عیسی بسیار حیاتیست.
تعلیم رسولان
نوشتههای رسولان، به ویژه پولس، درک هویت الهی عیسی را بیشتر تثبیت میکند.
شهادت پولس
پولس، که پیش از ایمان خود مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار میداد، به مدافع سرسخت الوهیت عیسی تبدیل شد. در رومیان ۹: ۵، او درباره مسیح سخن میگوید که ” و نیز پدران به ایشان تعلق دارند، و مسیح به لحاظ بشری از نسل آنان است، خدای مافوقِ همه که او را تا به ابد سپاس باد. آمین! ”
در فیلیپیان ۲: ۵-۷، پولس فروتنی عیسی را اینگونه توصیف میکند: ” همان طرز فکر را داشته باشید که مسیحْ عیسی داشت: او که هم ذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست، بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد. ” این بخش به وضوح بیان میکند که عیسی، به ذات، خدا بود.
در کولسیان ۱: ۱۵-۱۷، پولس عیسی را “تصویر خدای نادیدنی، نخستزاده تمام خلقت” توصیف میکند. ” او صورت خدای نادیده است و فرزند ارشد بر تمامی آفرینش، زیرا همه چیز به واسطۀ او آفریده شد: آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است، دیدنیها و نادیدنیها، تختها و فرمانرواییها، ریاستها و قدرتها، همه به واسطۀ او و برای او آفریده شدند. او پیش از همه چیز وجود داشته، و همه چیز در او قوام دارد.”
بنابراین این آفرینش را به عیسی نسبت میدهد، کاری که منحصراً از آن خداست.
شهادت یوحنا
انجیل یوحنا نیز با یک بیانیه الهیاتی عمیق درباره الوهیت عیسی آغاز میشود: ” در آغاز کلام بود و کلام با خدا بود و کلام، خدا بود؛ همان در آغاز با خدا بود. همه چیز به واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ چیز بدون او پدیدار نگشت. ” (یوحنا ۱: ۱-۳). این بخش به طور قاطع عیسی (کلمه) را به عنوان خدا، از پیش موجود، و عامل آفرینش اعلام مینماید.
اهمیت ادعای عیسی به خدایی: چرا این حقیقت زندگی ما را تغییر میدهد؟
درک اینکه آیا عیسی ادعای خدا بودن را داشت یا نه، یک تمرین آکادمیک نیست؛ بلکه پیامدهای عمیقی برای ایمان و زندگی ما دارد.
بنیاد نجات ما
اگر عیسی خدا نبود، مرگ او بر صلیب پایان غمانگیز یک مرد خوب بود. اما چون او خدای جسم پوشیده است، فداکاری او ارزش و قدرت بینهایتی برای کفاره گناهان تمام بشریت دارد. همچنین تنها خدا میتوانست شکاف ایجاد شده میان خود و انسان گناهکار را پر سازد.
علاوه بر اینها، رستاخیز او نیز اهمیت نهایی پیدا میکند: به این صورت که تنها خداست که بر مرگ پیروز شده، امید زندگی ابدی و حیات جاویدان را به همه کسانی که به او ایمان میآورند، ارائه میدهد.
اساس پرستش ما
پرستش هر چیز یا هر کس دیگری به غیر از خداوند، بتپرستی است. اگر عیسی فقط یک پیامبر یا یک معلم بزرگ بود، پرستش او گناه بزرگی بود. بنابراین این واقعیت که عهد جدید به طور مداوم او را به عنوان دریافتکننده و شایسته پرستش به تصویر میکشد، هویت الهی عیسی را تأیید میکند.
پرستش و ستایش عیسی مسیح، عملیست برای شناخت و احترام به خدا از جانب ما.
اعتبار کلام خدا (کتاب مقدس)
انجیل (کلام خدا)، کلمات و اعمال خود عیسی و اعلامیههای رسولانش، تصویری واضح از الوهیت مسیح را ارائه میدهد که انکار این حقیقت به معنای تضعیف اقتدار و اعتبار کتاب مقدس است.
ماهیت محبت خدا
عیسی مسیح با توجه به این آیه: ” بلکه خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته، به شباهت آدمیان درآمد. ” (فیلیپیان ۲: ۷) و رنج کشیدن و مردن بر روی صلیب به عنوان خدای جسم پوشیده، عمق محبت و فیض خود را به بشریت نشان میدهد.
بنابراین با این محبتی که در خدای زنده، عیسی مسیح وجود دارد، شکاف میان ما و خدای پدر پر شده، عیسی وارد شکستگیهای ما میشود و رستگاری را با هزینهای غیرقابل تصور یعنی صلیب به ما عطا میبخشد.
دعوت به زندگی با حضور خدای زنده و مهربان
بنابراین، آیا عیسی مسیح ادعای الوهیت کرد؟ وقتی کل عهد جدید را بررسی میکنیم، آموزههای مقتدرانه عیسی، عبارات “من هستم” او، پذیرش پرستش او و شهادت یکپارچه رسولانش، پاسخ را روشن میکند: بله، عیسی عمیقاً و به طور مداوم ادعا کرد که خداست و پیروانش این حقیقت را درک و تأیید کردند.
که این مسئله، سنگ بنای ایمان مسیحی است. این بدان معناست که در عیسی، خود خداوند به ما نزدیک شده، شخصیت خود را آشکار کرده، قدرت خود را نشان داده و تنها راه آشتی و زندگی ابدی را برای فراهم کرده است.
ایمان به عیسی مسیح به عنوان خداوند، به معنای قرار دادن اعتماد ما در کسی است که اقتدار نهایی بر زندگی، مرگ و نجات ما را دارد و به ما هدیه باورنکردنی یک رابطه با خالقمان را ارائه میدهد.
او نه تنها یک نجاتدهنده تاریخیست، بلکه خدای زندهایست که دیروز و امروز و تا ابد همان است. با ایمان به او، ما نه تنها نجات ابدی را مییابیم، بلکه دعوت میشویم تا هر روزه در حضور او و خدای پدر و تحت هدایت روحالقدس زندگی کنیم.
این دعوتی است به یک زندگی پر از معنا، هدف و محبت بیپایان. آیا آمادهاید این دعوت را بپذیرید؟ ما در کنار شما هستیم.
ارسال نظر